۱۳۸۸ بهمن ۱۱, یکشنبه

بیژن جلالی به روایت ققنوس

هفته نامه بیرمی به مدیر مسئولی، یونس جعفری، هر از گاهی ضمیمه ادبی ققنوس را به سردبیری رضا شبانکاره منتشر می کند. ققنوس در یک سال و اندی که منتشر شده است، تا کنون توانسته به بررسی شخصیت و آثار ادبی نویسندگان و شاعرانی چون زنده یاد محمد بیابانی، سعید مهیمنی و محمدرضا صفدری بپردازد.
ققنوس در شماره ی جدید خود نیز که در این هفته روانه ی کیوسک های مطبوعاتی شده، به پاس ِ گرامی داشت دهمین سالگرد درگذشت بیژن جلالی به بررسی شخصیت و آثار شعری این شاعر معاصر ایران، پرداخته است.
زنده یاد بیژن جلالی در آخرین شب آبان ماه هزار و سیصد و شش خورشیدی در تهران به دنیا آمد. پدرش ابراهیم جلالی بود و مادرش اشرف الملوک هدایت. وی چند روزی پس از نیمه آذر ماه هفتاد و هشت دچار سکته مغزی شد . اندکی بیش از یک ماه را در اغما گذراند و در روز آدینه ی بیست و چهار دی ماه همان سال در هفتاد و دو سالگی زندگی را بدرود گفت.
از جلالی به عنوان برجسته ترین شاعر کوتاه نویس ایرانی معاصر یاد می شود.
ققنوس شماره ی 4 که به این شاعر اختصاص دارد، و به همت رضا شبانکاره تدوین و تنظیم شده، دربردارنده ی مطالبی از محمدبهارلو، علی رضا پنجه یی، مصیب صدیقی، کامیار عابدی، سیروس نوذری، جهانگیر هدایت و اشعاری از زنده یاد بیژن جلالی است.

مطالب این ویژه نامه را در لینک های زیر بخوانید:


سخن سردبیر -->/ رضا شبانکاره
زندگی و شعر بیژن جلالی -->/ کامیار عابدی
هیـچ از همـه چیـز -->/ علیرضا پنجه یی
نگاهی به جهان شاعرانه‌ی بیژن جلالی -->/ سیروس نوذری
خاطره -->/ جهانگیر هدایت

ضمیمه ادبی ققنوس/ شماره چهار/ هفته نامه بیرمی

مدیر مسئول: یونس جعفری
سردبیر: رضا شبانکاره
تلفن و نمابر: 5049-0772522

۱۳۸۸ دی ۲۹, سه‌شنبه

دهمین سالکوچ زنده یاد بیژن جلالی

بیژن جلالی در ققنوس هفته نامه بیرمی
ققنوس چهار ویژه ی پاسداشت شاعرانگی زنده یاد بیژن جلالی از سوی هفته نامه ی بیرمی منتشر می شود. از روز 12 بهمن ماه از کیوسک های مطبوعاتی می توانید ویژه نامه ققنوس وابسته به هفته نامه بیرمی را دریافت دارید.

مرگ است
که معشوق من است
نازک اندام
و سیاه پوش
که با هر بادی
می رود و می آید
و در هر نگاه
می شکفد و می پژمرد.
شعری از زنده یاد بیژن جلالی

24 دی امسال سالروز دهمین سالکوچ شاعر کوتاه نویس و منثور ایرانی- بیژن جلالی است.
بیژن جلالی در آخرین شب آبان ماه هزار و سیصد و شش خورشیدی در تهران به دنیا آمد. پدرش ابراهیم جلالی بود و مادرش اشرف الملوک هدایت. وی چند روزی پس از نیمه آذر ماه هفتادو هشت دچار سکته مغزی شد . اندکی بیش از یک ماه را در اغما گذراند و در روز آدینه ی بیست و چهار دی ماه همان سال در هفتادو دو سالگی زندگی را بدرود گفت.
به هر روی جلالی از اوایل دهه ی چهل آثارش را به دست چاپ سپرد،روز ها- دل ما و جهان- رنگ آب ها- آب و آفتاب- روزانه ها و نیز دو گزینه اشعار : بازی نور و درباره شعر - کتاب هایی هستند که در زمان حیاتش به چاپ رساند. بعد از مرگ او مجموعه شعر دیدارها که حاصل سرایش او بین سالهای 75 تا 1378 بود، با اهتمام مهرداد جلالی، کامیار عبادی، شمس لنگرودی و ... از سوی نشر مروارید منتشر شد.

بیشتر درونمایه های شعری جلالی پیرامون شعر، مرگ، طبیعت و ... است و گاهن اشعار او را با سهراب سپهری مقایسه می کنند. بیشتر وجه تشخص یافتگی جلالی را می توان به کوتاه نویسی شعرها، مرگ اندیشی و ساده گی دانست.
هفته نامه ی بیرمی در نظر داشت همزمان با سالکوچ این شاعر از دست شده، ویژه نامه یی را به حیات شاعرانگی جلالی اختصاص دهد، که به دلایل مشکلات فنی این پرونده ی ادبی در تاریخ 12 بهمن ماه منتشر خواهد شد. این ویژه نامه دربردارنده ی مطالبی از کامیار عابدی، سیروس نوذری، جهانگیر هدایت، محمد بهارلو، مصیب صدیقی، علی رضا پنجه یی، رضا شبانکاره و اشعاری از شاعر خواهد بود.

مرگ روی صفحه کاغذ
اتفاق می‌افتد
در شعر
در فلسفه
برای مردن توی رختخواب
اتفاق می‌افتد
یا در یک گوشه
و کناری.

۱۳۸۸ دی ۲۱, دوشنبه

اتفاقی در من نشسته است/ پرونده ی پاسداشت شاعرانگی و حیات ادبی زنده یاد حمید آل یوسف، شاعر جنوبی

عکس و طراحی: احسان عمرانی

پرونده ی پاسداشت شاعرانگی و حیادت ادبی زنده یاد حمید آل یوسف(فریاد)
به بهانه ی اولین یادمان سالکوچ شاعر از دست شده


اتفاقی در من نشسته است


رضا شوانکاره(شبانکاره)، دبیر صفحه ی ادبی هفته نامه بیرمی:

روزی همه خواهند دوید
و خواهند پرسید
او کجاست او کجاست
و جواب خواهد شد
او مرده است
او مرده است
شعری از زنده یاد بیژن جلالی

دهم دی ماه یادآور روزی تلخ برای دوستان و همکاران زنده یاد آل یوسف، شاعر و روزنامه نگار جنوبی ایران است. او در شامگاه ده دی ماه87 هنگامی که از دفتر کارش- هفته نامه بیرمی- بازمی گشت، دچار سانحه شد و به دلیل خونریزی داخلی و عدم امکانات پزشکی مناسب در اهرم از دست شد.
به قول خود زنده یاد:
فرصت
چه اندک داده شد،
و ستمگرانه زد-
حادثه
سنگ
نافرجامی را...
لینک های مربوط به پرونده ی ادبی این شاعر از دست شده ی جنوبی در پی آورده می شود: